عربيEnglish

The Noble Qur'an Encyclopedia

Towards providing reliable exegeses and translations of the meanings of the Noble Qur'an in the world languages

Ya Seen [Ya Seen] - Persian Translation - Rowwad Translation Center

Surah Ya Seen [Ya Seen] Ayah 83 Location Maccah Number 36

یس [= یا. سین]

[که] قطعاً تو از پیامبران [ما] هستی

[و] بر راه راست [اسلام قرار داری]

[این قرآن] فروفرستادۀ [پروردگار] شکست‌ناپذیر مهربان است

تا مردمی را [دربارۀ عذاب قیامت] بیم دهى كه پدرانشان هشدار نیافته‌اند و [به این سبب] آنها نیز غافلند.

یقیناً فرمان [عذاب الهی] بر بیشتر آنان تحقق یافته است؛ پس [لجاجت می‌کنند و] ایمان نمی‌آورند.

[مثال گمراهیِ‌ کافران، چنان است که گویی] ما زنجیرهایی بر گردن‌هایشان نهاده‌ایم که تا زیر چانه‌هایشان [پیچیده شده] است، چنان كه سرهایشان بالا مانده است [و از انجام هر خیری عاجزند و راه هدایت را نمی‌یابند].

و از پیش رویشان دیواری و از پشت سر‌شان نیز دیواری نهاده‌ایم و چشمانشان را با پرده‌ای پوشانده‌ایم؛ از این روست که [حقیقت را] نمی‌بینند.

[ای پیامبر،] برایشان یکسان است که آنان را بیم دهی یا بیم ندهی؛ [در هر حال،] ایمان نمی‌آورند.

جز این نیست که تو به كسى بیم می‌دهى [و این کار برای کسی سود دارد] كه پیرو قرآن باشد و در نهان از [پروردگار] رحمان بترسد؛ پس او را [که چنین است] به آمرزش و پاداشى ارجمند بشارت بده.

یقیناً ماییم که مردگان را زنده می‌کنیم و آنچه [از اعمال خیر و شر] را که از پیش فرستاده‌اند و آثار [به جای‌مانده از] آنان را می‌نویسیم؛ و همه چیز را در کتابی روشن [= لوح محفوظ] به شمار آورده‌ایم.

[ای پیامبر، ماجرای] مردم آن شهر را برایشان مثال بزن، آنگاه که پیامبران نزدشان رفتند.

وقتی دو نفر از پیامبران را به سویشان فرستادیم؛ اما [مردم] آنان را تکذیب کردند؛ سپس آن دو را با فرستادن پیامبر سوم، [تأیید و] تقویت کردیم. آنان [به اهالی شهر] می‌گفتند: «ما رسولان [الهی] به سوی شما هستیم».

[اهالی شهر در پاسخ] گفتند: «شما جز بشری همانند ما نیستید و [پروردگار] رحمان، چیزی [از وحی] نازل نکرده است. شما جز دروغ نمی‌گویید».

[پیامبران] گفتند: «پروردگارمان می‌داند که قطعاً به سوی شما فرستاده شده‌ایم.

و ما وظیفه‌ای جز رساندن آشکار [وحی] نداریم».

[مردم] گفتند: «ما شما را به شگون بد گرفته‌ايم. اگر [از تبلیغ] دست برندارید، حتماً سنگسارتان مى‌كنیم و بی‌تردید، عذابی دردناک از [جانب] ما به شما خواهد رسید».

[پیامبران] گفتند: «شومیِ شما با خودتان [و ناشی از کفر و گناه] است. آیا اگر پندتان دهند [آن را شوم می‌پندارید؟] بلکه [حقیقت این است که شما در ارتکاب گناه،] مردمی اسرافکارید».

و مردی از دور‌ترین نقطۀ شهر شتابان آمد [و] گفت: «ای قوم من، از این پیامبران پیروی کنید.

پیرو کسانی باشید که از شما پاداشی نمی‌خواهند و خود هدایت‌یافته‌اند.

و چرا معبودی را عبادت نکنم که مرا آفریده است و [شما نیز] به سویش بازگردانده می‌شوید؟

آیا به جاى او معبودانى برگزینم كه اگر [پروردگار] رحمان بخواهد گزندی به من برساند، نه شفاعتشان برایم سودی دارد و نه مى‌توانند مرا [از عذاب الهی] نجات دهند؟

در آن صورت، یقیناً در گمراهی آشکاری خواهم بود.

من به پروردگارتان ایمان آورده‌ام [و از مرگ هراسی ندارم؛] پس سخنانم را بشنوید.

[پس از اینکه آن مرد به دست قومش به شهادت رسید،] به وی گفته شد: «وارد بهشت شو». او گفت: «ای کاش قوم من می‌دانستند

که پروردگارم مرا آمرزیده و گرامی داشته است».

پس از [شهادت] او، هیچ سپاهى از آسمان بر قومش نفرستادیم و [پیش از این نیز] فروفرستنده نبودیم.

[کیفرشان] جز یک بانگ مرگبار نبود؛ به‌ناگاه همگی [مرده و] خاموش گشتند.

ای افسوس بر این بندگان! هیچ پیامبری به سویشان نیامد، مگر آنکه او را مسخره می‌کردند.

آیا ندیده‌اند [و نمى‌دانند] كه قبل از آنان چه بسیار نسل‌ها را هلاک كرده‌ایم كه دیگر نزد اینها [به دنیا] بازنمى‌گردند؟

و [روز قیامت] هیچ کس نیست، مگر آنکه همگی [برای حسابرسی و جزادهی] نزد ما احضار می‌شوند.

برای آنان [که قیامت را باور ندارند،] زمین خشک نشانه‌ای [عبرت‌آموز] است: ما آن [زمین] را زنده کردیم و از [خاک] آن دانه‌‌هایی ‌رویاندیم که [مخلوقات الهی] از آن می‌خورند.

و در آن [زمین] باغ‌هایی از نخل و انگور پدید ‌آوردیم و چشمه‌ها در آن جاری ساختیم.

تا [مردم] از میوه‌اش بخورند در حالی که این [محصولات، حاصل تلاش آنها نیست و آنها] را با دستان خود به عمل نیاورده‌‌اند [بلکه به رحمتی از جانب الله از آنها برخوردار شده‌اند]. پس آیا شکر به جای نمی‌آورند؟

پاک و منزه است آن [پروردگاری] که همۀ گونه‌ها را آفریده است؛ از آنچه زمین می‌رویانَد [= گیاهان و درختان] و از خودشان [=انسان‌ها] و از آنچه نمی‌دانند.

و شب نشانه‌ای [دیگر از قدرت الهی] برایشان است [كه] روز را از آن بركنار مى‌كنیم و ناگهان [همه] در تاریكى فرومى‌روند.

و خورشید [نیز پیوسته] به سوی قرار‌‌گاهش در حرکت است. این تقدیرِ [پروردگارِ] شکست‌ناپذیرِ داناست.

و براى ماه [نیز] منزلگاه‌هایی مقرر نموده‌ایم تا [سرانجام از قرص كامل به هلال و] به شکل شاخۀ خشک خرما بازگردد.

نه خورشید را سزاوار است که [در سیر خود] به ماه برسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد؛ و هر یک از [کُرات و سیارات] در مداری شناورند.

نشانه‌اى [دیگر از قدرت پروردگار] برای آنان، این است كه پدرانشان را در كشتی انباشته [از سرنشین و بار] حمل کردیم.

همچنین، چیزی همانند آن [كشتى] برایشان آفریده‌ایم که بر آن سوار شوند.

اگر بخواهیم، غرقشان می‌کنیم؛ در این صورت، نه فریادرسی دارند و نه [از تقدیر الهی] رهایی می‌یابند؛

مگر اینکه رحمتی از جانب ما [بینند] و بهره‌مندی [از نعمت‌های دنیا] تا زمانی [معیّن شامل حالشان شود].

و چون به آنان [= مشرکان] گفته می‌شود: «از آنچه [عذاب‌ و سختی دنیا و آخرت] پیش رو و پشت سر دارید، پروا كنید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید»، [هیچ اعتنا نمی‌کنند].

هیچ یک از نشانه‌های [قدرت و بزرگی] پروردگارشان‌‌ بر آنان عرضه نمی‌گردد، مگر اینکه از آن روی می‌گردانند.

و چون به آنان گفته می‌شود: «از آنچه الله روزی‌تان کرده است انفاق کنید»، کسانی که کفر ورزیده‌اند به کسانی که ایمان آورده‌اند می‌گویند: «آیا به کسی غذا بدهیم که اگر الله می‌خواست، [خود] به او غذا می‌داد؟ شما جز در گمراهی آشکار نیستید».

و [با تمسخر به مؤمنان] می‌گویند: «اگر راستگویید، این وعده [قیامت] کی خواهد بود؟»

[این منکران قیامت] جز در انتظار یک بانگ مرگبار نیستند كه ناگهان، در حالی که سرگرم جدال [در امور دنیا] هستند، آنان را فراگیرد.

[در آن هنگام] نه می‌توانند [به کسی] وصیت کنند و نه به سوی خانوادۀ خود بازگردند.

و [هنگامی که برای دومین بار] در صور دمیده شود و ناگهان از قبرهایشان [بیرون می‌آیند و] به سوی پروردگارشان می‌شتابند.

[و با ناباوری] می‌گویند: «وای بر ما! چه کسی ما را از قبرهایمان برانگیخت؟» [به آنان گفته می‌شود:] «این همان [روزی] است که [پروردگار] رحمان وعده داده بود؛ و پیامبران [در این باره] راست می‌گفتند.

[برانگیختن مردگان از گور،] جز یک بانگ هولناک [= دومین دمیدنِ صور] نیست و ناگهان همه را نزد ما حاضر می‌کنند.

[بدانید که] امروز، به هیچ کس ستمی نمی‌شود و جز در برابرِ آنچه [در دنیا] ‌کرده‌اید، جزا نمی‌بینید.

بی‌تردید، اهل بهشت امروز با شادمانی سرگرم [نعمت‌های الهی] هستند.

آنان و همسرانشان در سایه‌ها[ی گستردۀ بهشتی] بر تخت‌ها تکیه زده‌اند.

در آنجا [هر گونه] میوه و هر چه بخواهند برایشان [فراهم] است.

[برتر از این نعمت‌ها] سلامی است که سخن پروردگار مهربان است.

[آنگاه به مشرکان خطاب می‌شود:] «ای گناهکاران، امروز [از مؤمنان] جدا شوید.

ای فرزندان آدم، آیا با شما پیمان نبستم [و فرمان ندادم] که شیطان را عبادت نکنید [که] قطعاً او دشمن آشکارِ شماست؟

و اینكه [تنها] مرا عبادت کنید [كه] راه راست همین است؟

و بی‌تردید، شیطان بسیاری از شما را گمراه ساخت. آیا اندیشه نمی‌کردید؟

این [همان] دوزخی است که به شما وعده داده می‌شد.

امروز به سزای آنکه کفر می‌ورزیدید به آن [آتش] وارد شوید».

امروز بر دهان‌هایشان مُهر می‌نهیم و دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پا‌هایشان به آنچه می‌کردند گواهی می‌دهند.

و اگر بخواهیم، بى‌تردید چشمانشان را محو مى‌كنیم، آنگاه [با چشم بسته‌] به سوی [پل] صراط [از یکدیگر] پیشی مى‌گیرند [تا به بهشت راه یابند]؛ اما مگر كجا را مى‌بینند؟

و اگر بخواهیم، [ظاهرشان را تغییر می‌دهیم و چنان] آنان را در جای خود مسخ [و زمینگیر] می‌کنیم که نه بتوانند پیش بروند و نه به عقب بازگردند.

و ما به هر کس که عمر طولانی بدهیم، در آفرینش دگرگونش می‌کنیم [و او را به ناتوانی ذهنی و بدنیِ دوران کودکی برمی‌گردانیم]. پس آیا [دربارۀ قدرت پروردگار] نمی‌اندیشند؟

و ما به او [= محمد] شعر نیاموخته‌ایم و [شاعری،] شایستۀ او نیست. این [که آموخته‌ایم، چیزی] نیست مگر اندرز و قرآنی روشن.

تا هر کس را که زنده[‌دل] باشد، بیم دهد و فرمان [عذاب الهی] بر کافران محقَّق گردد.

آیا ندیده‌اند که ما از آنچه دست‌هایمان ساخته است، چهارپایانی برایشان آفریده‌ایم که مالک آنها هستند؟

و آنها را برایشان رام کردیم تا بر برخی سوار ‌شوند و از [گوشت] برخی تغدیه کنند.

و از آن [حیوانات،] بهره‌های دیگر و نوشیدنی‌هایی [= شیر] دارند. پس آیا شکر به جای نمی‌آورند؟

[با این همه نعمت، مشرکان] به جای الله معبودانی برگزیده‌اند؛ به این امید که [از سوی آنها] یاری شوند.

آن [معبودهای باطل] قادر به یاری‌شان نیستند و این [مشرکان نیز در قیامت] لشکری برای آنها [= معبودهای باطل] خواهند بود که [همگی به آتش دوزخ] فراخوانده می‌شوند.

[ای پیامبر،] سخن آنان تو را غمگین نسازد. بی‌تردید، ما آنچه را پنهان می‌کنند و آنچه را آشکار می‌سازند، [به خوبی] می‌دانیم.

آیا انسان ندیده است که ما او را از نطفه‌ای آفریده‌ایم؛ [آنگاه مراحل رشد را طی کرد و] سپس دشمنی آشکار شد؟

و برای ما مثالی زد و آفرینش خویش را فراموش کرد [و] گفت: «چه کسی این استخوان‌ها را [دوباره] زنده می‌کند در حالی که پوسیده است؟»

بگو: «همان ذاتی زنده‌اش می‌کند که نخستین بار آن را پدید آورد و او به هر آفرینشی دانا‌ست.

همان ذاتی که از درخت سبز، آتشی برایتان پدید آورد و شما [در صورت نیاز،] خود از آن [درخت] آتش می‌افروزید».

آیا ذاتی که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، نمی‌تواند همانند اینها را [پس از مرگشان دوباره] بیافریند؟ آری [می‌تواند] و او آفرینندۀ دانا‌‌ست.

فرمان او چون چیزی را اراده کند تنها این است که به آن می‌گوید: «موجود شو»؛ پس [بی‌درنگ] موجود می‌شود.

پس پاک و منزه است پروردگاری که [حاکمیت و] اختیارِ همه چیز به دست اوست و [همگی] به سوی او بازگردانده می‌شوید.