Main pages

Surah Quraish [Quraish] in Persian

Surah Quraish [Quraish] Ayah 4 Location Maccah Number 106

لِإِيلَٰفِ قُرَيْشٍ ﴿١﴾

به خاطر أنس و الفت قریش. [[«لإِیلافِ»: به خاطر الفت دادن و خوگر شدن. واژه (إیلاف) مصدر باب افعال یا مفاعله است. می‌تواند یک مفعولی یا دو مفعولی بوده و اضافه مصدر به فاعل یا مفعول خود باشد (نگا: لسان العرب). جار و مجرور، متعلّق به (فَلْیَعْبُدُوا) است. یعنی اگر قریشیها به خاطر هیچ نعمتی خدا را پرستش نکنند، دست کم به خاطر همین یک نعمت بزرگ انس و الفت ایشان به کوچ تجارتی تابستانه و زمستانه پرامن و امان توأم با تعظیم و احترام مردمان در حق ایشان، می‌بایستی حق‌شناس باشند و خدا را پرستش کنند. یا جار و مجرور متعلّق به مفهوم سوره پیشین باشد. یعنی، یکی از علل نابودی سپاه حبشه، نشان دادن عنایت پروردگار در حق ساکنان کعبه، و بدین وسیله تولید امن برای کاروان قریشیان است. و یا این که جار و مجرور نه متعلّق به ماقبل و نه متعلّق به مابعد بوده و بلکه متعلّق به فعل محذوف (إِعْجَبُوا) باشد (نگا: کبیر، جزء عمّ شیخ محمّد عبده).]]

إِۦلَٰفِهِمْ رِحْلَةَ ٱلشِّتَآءِ وَٱلصَّيْفِ ﴿٢﴾

به خاطر انس و الفت ایشان به کوچ زمستانه و تابستانه (ی بازرگانی به سوی یمن در زمستان و به سوی شام در تابستان). [[«إِیلافِ»: بدل از إیلاف پیشین است. «رِحْلَةَ»: کوچ. مسافرت. مفعولٌ‌به است برای مصدر إیلاف. «الشِّتَآءِ»: زمستان. کوچ قریشیها در این فصل به سوی یمن بود. «الصَّیْفِ»: تابستان. در این فصل به شام بار سفر می‌بستند.]]

فَلْيَعْبُدُوا۟ رَبَّ هَٰذَا ٱلْبَيْتِ ﴿٣﴾

بایستی خداوندگار این خانه (ی خدا، کعبه) را بپرستند (که این امن و امنیّت را در طول راه و در شهرها و کشورهای پر از کشمکش و ستم و جنگ و غارت، برای ایشان فراهم آورده است). [[«رَبَّ»: خداوندگار. صاحب.]]

ٱلَّذِىٓ أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍۢ وَءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفٍۭ ﴿٤﴾

خداوندگاری که از گرسنگی ایشان را رهانیده است و خوراکشان داده است، و آنان را از خوف و هراس (راهزنان قبائل در راهها، و ستمگران و قلدران در شهرها و کشورها، رهائی بخشیده است و) ایمن ساخته است. [[«أَطْعَمَهُمْ»: خوراکشان داده است (نگا: قصص / 57). «مِن جُوعٍ»: به جای گرسنگی. برای رفع گرسنگی. حرف (مِنْ) بدلیّه یا تعلیلیّه است (نگا: قاسمی).]]